جاودانگی صدای خاطرهساز نسلها
تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۸۲۸۸۵۵
زندهیاد پرویز ربیعی متولد ۲۵ شهریور ۱۳۱۸ تهران و از مهمترین گویندگان نقشهای مکمل در تاریخ دوبله ایران بود که در ارائه شخصیتها و تیپهای مختلف و متضاد، بسیار توانایی داشت. صدای زندهیاد ربیعی در فیلمهایی به جای بازیگرانی چون: جورج سیاسکات در بیلیارد باز، استیو مک کوئین در دزدی سنت لویی، دیوید چیانگ در مبارزی از شان تونگس، فردریک فورست در اینک آخرالزمان و آثاری چون پسر شجاع به جای شخصیت پدر پسر شجاع، جنگجویان کوهستان به جای شخصیت کائوچیو، کارتون بینوایان به جای ژاور و خیلی آثار مطرح سینمایی دیگر شنیدهایم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
۵۰ و چند سال همکاری
مهوش افشاری از اساتید دوبله که سالها سابقه فعالیت به عنوان مدیر دوبلاژ و صداپیشه را دارد، از همکاران قدیمی زندهیاد ربیعی است. او درباره این همکاری به جامجم میگوید: سالها با ایشان در سریال پسر شجاع همکاری میکردم. زندهیاد ربیعی، نقش پدر پسر شجاع را میگفتند و من هم گوینده نقش پسرشجاع بودم. بعد از آن مدیریت دوبلاژ سریال پت پستچی را بر عهده گرفتم و در این سریال نیز ایشان نقش پت پستچی را میگفتند. طی ۵۰ و چند سال کار کردن کنار همدیگر آثار مشترک زیادی داشتیم که نام برخی از آنها از خاطرم رفته است. خاطرات بسیاری از زندهیاد ربیعی دارم و با خانواده ایشان هم دوستی داشتم و به همین دلیل نبودشان برایم ناگوار است. ما در کار دوبله ساعات زیادی از روز را با هم هستیم و بیشتر از خانواده، همدیگر را میبینیم؛ برای همین وقتی یکی را از دست میدهیم واقعا غمگین میشویم. متاسفانه در دوران کرونا بسیاری از همکارانمان را از دست دادیم و همین موضوع جناب ربیعی را غمگین کرده بود. همچنین ایشان داماد جوان خود را بر اثر بیماری از دست داد و این مسأله نیز بسیار بر روحیهشان تاثیر منفی گذاشت. همه اینها باعث شده بود افتادهتر از قبل شوند.
متعهد مثل استاد ربیعی
شروین قطعهای،مدیر دوبلاژ ومدرس گویندگی درگفتوگو با جامجم ازخاطرات مرحوم پرویز ربیعی میگوید. اوبا تسلیت به جامعه هنری و دوبلاژ ایران، عنوان میکند: مرحوم ربیعی از بهترین گویندگان بودند. در واقع میتوانم بگویم از پرکارترینها بودند. این استاد دوبله شبیه همنسلانشان، همیشه نظم و ترتیب داشتن را به دیگران هم گوشزد میکردند. تمام سی و چند سالی که خدمتشان بودم، جز خوبی و کار مسئولانه از ایشان ندیدم. خیلی وقتها خودم به عنوان مدیر دوبلاژ خواهش میکردم بیایند و لطف میکردند و با اخلاق خوب و جدیت و نظم و ترتیب میآمدند و کار را انجام میدادند. واقعا از دست دادن ایشان حیف بود. وی در بیان یکی از خاطراتی که از این استاد دوبله دارد، ادامه میدهد: خاطرهای که بسیار در خاطرم مانده، باز هم در راستای نظم و علاقه این استاد است. ماجرا مربوط به زمانی است که قرار بود فیلمی را دوبله کنم. یادم است در واحد دوبلاژ ایشان را دیدم و برای این کار از ایشان دعوت کردم. متوجه شدم که پرواز خارجی دارند و قرار است نزد فرزندشان بروند. ایشان آنقدر به کارشان علاقه داشتند که به من گفتند تلاشم را میکنم که پرواز را به تاخیر بیاندازم. من گفتم اصلا مهم نیست. اما این استاد دوبله تاکید کردند که برای من مهم است و تلاشم را میکنم. البته در نهایت موفق نشدند و خودشان هم خیلی ناراحت بودند. تعهد و علاقه به کار در این استاد دوبله بسیار زیاد بود.
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: دوبلور پرویز ربیعی تلویزیون
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۸۲۸۸۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه علی ربیعی به مسئولان: فقط بر سر جای خود بنشینید و کاری نکنید تا اوضاع خرابتر نشود /هردم از این باغ بری میرسد!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علی ربیعی سخنگوی دولت روحانی ، در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت:
یکی از یکشنبههای اواخر سال ۹۲ بود. صندوق بازنشستگان فولاد را تازه تحویل گرفته بودیم. از صبح زود درگیر حقوق بازنشستگان این صندوق بودم. از طلوع آفتاب در خیابان، به دنبال دریافت حقوق عقبماندهشان تجمع کرده بودند. عصر آنروز به دولت رفتم و با کلی حرص و جوش برای تأمین حقوق این افراد، تقلا کردم. حدود ساعت ۱۰ شب، خسته و کوفته به خانه رسیدم. در یخچال هیچ غذایی نبود. ناچارا یک سیبزمینی آبپز کردم و بساط نان و نیمرو هم آماده کردم تا با یک چای شیرین، غذایی به سبک دوران کودکی بخورم. کتری که روی گاز به جوش آمد، چای را در قوری یادگار مادرم دم کردم. تا آمدم قدری زنجبیل از طبقه بالای کابینت برداشته و به داخل قوری بریزم، شیشه زنجبیل از دستم رها شد. رهاشدن شیشه همان و شکستن قوری و ریختن آب جوش بر روی بدنم همان.... غرغرکنان خم شدم تا تکههای شکستهشده قوری و شیشه زنجبیل را از زمین جمع کنم، زمانی که قد راست کردم، کلهام محکم به در باز کابینت خورد.
بیاختیار با بغضی در گلو سرم را در دست گرفتم و بر زمین نشستم. نشستن همان و فرورفتن تکههای شکسته باقی مانده بر زمین در بدنم همان.... در آن حالت، تصمیم گرفتم دیگر هیچ حرکتی نکنم، چون هرکاری میکردم اوضاع خرابتر میشد.... و، اما امروز در وانفسای بیاعتمادی جامعه و تعارضهای ارزشی این روزها، بهطور مرتب با مصوبات و اقدامات جدید روبهرو میشویم که به مثابه «هردم از این باغ بری میرسد» به بدترکردن اوضاع نابسامان جامعه دامن میزنند.
از این دسته از تصمیمگیران و تصمیمسازان، خواهش میکنم مدتی تصمیم نگیرید! گاهی بهتر است فقط بر سر جای خود بنشینید و کاری نکنید که اوضاع خرابتر نشود. شاید بهاینترتیب جامعه به آرامش برسد! آنانی که دستتان میرسد! کاری نکنید، امروز بسیاری از دلسوزان، همگی از عمق جان، پر از دلشوره و نگرانی هستند. نگاهی حتی سطحی به جامعه، تنش و ناامنی روانی، بهخصوص در جامعه شهری را بهخوبی نشان میدهد. معیشت به کنار، ذهنها، سخت ناآرام است. اینقدر با مداخلات مداوم، روال زندگی مردم را دستکاری نکنید. اصلا فکر میکنم لازم نیست زیادحرف بزنید و کاری بکنید. لطفا کاری نکنید؛ کلاهمان را به احترامتان برخواهیم داشت. جامعه را رها کنید.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1899135